روزهای بزرگ شدنم
عشق عزیز من امروز داشتم عکساتو نگاه میکردم,باورم نمیشه به این زودی پنج و نیم سال گذشت. پنج و نیم ساله که من مادر شدم...... پنج و نیم ساله که تو هر لحظه و هر دقیقه کنارم بودی........ ای خدا......چقدر زود گذشت. چقدر خوش گذشت. چقدر دلم برای کوچیکیات تنگ شد..... چقدر دلم میخواد برگردم به اون روزا..... من همیشه دلم یه بچه سالم و سفید و خوشکل و تپل و خندون میخواست,عزیز دلم تو همونی بودی که من میخواستم...... واقعا چه لذتی تو دنیا بالاتر از مادر شدنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خداوندا هر چقدر شکر کنم باز هم خیلی کمه ممنونم خدا جونم صدها هزار بار. ( پسرکم دوستت دارم , عاشقتم ) ...